41- گفتار حاکی از تعجب

به نام خدا

 

  

   سلام دوستان عزیز

درس امروز در رابطه با گفتار حاکی از تعجب هست .

کلمه ㅡ네요   وقتیکه به فعل یا صفت یا اسم +  (이다)  اضافه میشود، که سخنران یکباره چیزی را احساس کرده باشد  . بسته به نوع درجه قیدها احساسات مانند  아주 ,정말, 참 ,좀 اغلب اضافه شده است.کره ای های بومی اغلب از آن به ویژه در شرایط آب و هوایی استفاده می کنند یا طعم غذا را توصیف می کنند. گاهی بنظر میرسد این احساسات گوینده حاکی از این است اتفاقی غیر منتظره افتاده است .
این اتفاق ها ممکن هست در زمان حال یا زمان گذشته ویا زمان آینده  و یا حتی حدس و گمان باشد.

به جدول زیر در موردزمانها دقت کنید.

	~네요	~었/았네요	~겠네요	~었겠네요
예쁘다	예쁘네요	예뻤네요	예쁘겠네요	예뻤겠네요
비싸다	비싸네요	비쌌네요	비싸겠네요	비쌌겠네요
좋다	좋네요	좋았네요	좋겠네요	좋았겠네요
덥다	덥네요	더웠네요	덥겠네요	더웠겠네요
어렵다	어렵네요	어려웠네요	어렵겠네요	어려웠겠네요
오다	오네요	왔네요	오겠네요	왔겠네요
가다	가네요	갔네요	가겠네요	갔겠네요
(수업을)듣다	듣네요	들었네요	듣겠네요	들었겠네요
(잘)하다	(잘)하네요	(잘)했네요	하겠네요	했겠네요
살다	사네요	살았네요	살겠네요	살았겠네요
-이다	-이네요	-이었네요	-이겠넨요	-이었겠네요
피곤하다	피곤하네요	*****	피곤하겠네요	피곤했겠네요
배고프다	배고프네요	*******	배고프겠네요	배고팠겠네요
힘들다	힘드네요	*******	힘들겠네요	힘들었겠네요
정신없다	정신없네요	*******	정신없겠네요	정신없었겠네요
갑갑하다	갑갑하네요	*******	갑갑하겠네요	갑갑했겠네요
시원하다	시원하네요	*******	시원하겠네요	시원했겠네요
신나다	신나네요	신났네요	신나겠네요	신났겠네요

حالا به جملاتی که بعنوان مثال ذکر شده اند نگاه کنید.

متن مکالمه	ترجمه
아! 당신이 학생이네요!	( اوه !) شما دانش آموزید!
아! 잔돈이 없네요!	اوه !( من متوجه نشدم که) هیچ پول خردی ندارم!
선배가 춤을 잘 추네요!	(اوه ، من متوجه نشدم که ) ارشد ما واقعا خوب می رقصه!
금액이 많이 나오네요!	(اوه ، من متوجه نشدم که ) مجموع پول زیاد بنظرمیاد!
계좌가 완전히 비어 있네!	(اوه ، من متوجه نشدم که ) حساب من کاملاً خالی است !
이 진통제가 진짜 잘 드네요!	( واو) ، این مسکن واقعاً مؤثر هست!
너의 남편이 애기를 잘 돌보네요!	( اوه ) شوهر شما به خوبی از کودک مراقبت می کند!
그 회사가 그 제품도 수입하네요 !	( آه )، آن شرکت نیز آن محصول را وارد می کند!
외과 의사가 되는 것이 제일 어렵네요!	(عجب) جراح شدن واقعا سخت ترین است!
밥을 빨리 먹었네요!	(اوه ، تو) غذا رو خیلی سریع خوردی!
점검을 벌써 받았네요!	( اوه )، من پیش از این دریافت کردم!
분실한 돈을 찾았네요!	( اوه )، پولی را که گم کرده بودم پیدا کردم!
서류를 빨리 정리했네요!	( اوه ، شما ) مقالات را به سرعت سازماندهی کردید!
우리 계좌로 돈을 이미 보냈네요!	( اوه ، شما ) قبلاً پول را به حساب ما ارسال کرده اید.
아! 그래서 그 제품을 수출을 못 했네요!	( اوه )، بنابراین به همین دلیل شما نمی توانید آن محصول را صادر کنید.
아프겠네!	( اوه ) درد خواهد داشت!

لغات جدید
잔돈= پول خرد
금액= مجموع پول ها، مقداری پول
계좌= حساب بانکی
완전히= کاملا" ، تکمیلی ، بطورکامل
비어= زبان غیر ادبی ، زبان بازاری ، (اصطلاح)
진통제= مسکن (کاهش دهنده درد)
돌보다= مراقبت کردن
제품= محصول
수입하다 = وارد کردن
소득= درآمد، عایدی
입금= دریافتی ها
문물의= مقدمه
외과 의사= جراح
점검= معاینه کردن، بررسی کردن، بازرسی کردن، حاضر غایب کردن
벌써= قبلا، پیش از این
분실= گم کردن، از دست دادن، گم شده بودن
수출= صادرات